{سناریو} دوپارتی
P2:کف دستشو روی کمرم گذاشت
تضاد گرمای دست اون و سرمای بدن من مور مورم کرد..
لحظه کوتاهی لرزیدم و دوباره به خودم مسلط شدم: برای تو که مشکلی نداره..تو. داشتی تا الان میرقصیدی، الان هم برو برقص!
دست هاش رو در امتداد کمرم حرکت داد و دورم حصار بست..
دهنم رو باز و بسته کردم و متوجه شدم که کلمات رو نمیتونم از زبونم خارج کنم..!
موهای مشکی رنگمو کنار زد و بوسه ایی به انحنای شونم زد: هوم..مثل اینکه با قهر کردنم من بیشتر آسیب میبینم و دلتنگ میشم
کوتاه خندیدم و دستش که دور کمرم قفل شده بود رو گرفتم: سعی نکن گولم بزنی! اینبار فایده نداره!
سرش رو توی گردنم فرو کرد و نفسشو توی قوص گردنم خالی کرد: ولی تو اولین و آخرین کسی برام هستی که با یه نگاهت خر میشم و گولتو میخورم!
با دستاش منو به سمت خودش چرخوند و مقابل صورتم قرار گرفت
ریز ریز جز به جز صورتمو میبوسید و من غرق عطر کلاسیکش شده بودم
گونمو بوسید و بهم خیره شد: نتونستم طاقت بیارم و نبوسمت! انگار وقتی نمیبوسمت..یه چیزی کمه!
کمی ازش فاصله گرفتم و از سر تا پاش رو برنداز کردم: بیشتر از هر روزی خوشگل تر شدی! خیلی بهت میاد تهیونگا
نزدیکش رفتم و کروات کج و کولش رو درست کردم
در همین حین دو دستش رو پشتم زنجیره زد و فاصلمون رو به صفر رسوند،
صدای بمشو کنار گوشم زمزمه کرد: بوی عطرت داره دیوونم میکنه!
لاله گوشم رو بوسید و بهم خیره شد
چشماش رو به اطرافمون چرخوند و زیر لب ادامه داد: چرا از. فرصتم استفاده نکنم و که از دل فرشتم در بیارم؟
دست راستش رو از انحنای گودی کمرم تا پشت گردنم کشید و روی گردنم ثابت موند
صورتشو نزدیکم کرد و لب های نازکش رو روی لب هام گذاشت
به چشم های بسته و غرق در ارامشش خیره شدم و چشم هام رو بستم
من رو بین آرامش و عشق و عطر کلاسیکش غرق کرد و در آغوشش محو شدم ...
تضاد گرمای دست اون و سرمای بدن من مور مورم کرد..
لحظه کوتاهی لرزیدم و دوباره به خودم مسلط شدم: برای تو که مشکلی نداره..تو. داشتی تا الان میرقصیدی، الان هم برو برقص!
دست هاش رو در امتداد کمرم حرکت داد و دورم حصار بست..
دهنم رو باز و بسته کردم و متوجه شدم که کلمات رو نمیتونم از زبونم خارج کنم..!
موهای مشکی رنگمو کنار زد و بوسه ایی به انحنای شونم زد: هوم..مثل اینکه با قهر کردنم من بیشتر آسیب میبینم و دلتنگ میشم
کوتاه خندیدم و دستش که دور کمرم قفل شده بود رو گرفتم: سعی نکن گولم بزنی! اینبار فایده نداره!
سرش رو توی گردنم فرو کرد و نفسشو توی قوص گردنم خالی کرد: ولی تو اولین و آخرین کسی برام هستی که با یه نگاهت خر میشم و گولتو میخورم!
با دستاش منو به سمت خودش چرخوند و مقابل صورتم قرار گرفت
ریز ریز جز به جز صورتمو میبوسید و من غرق عطر کلاسیکش شده بودم
گونمو بوسید و بهم خیره شد: نتونستم طاقت بیارم و نبوسمت! انگار وقتی نمیبوسمت..یه چیزی کمه!
کمی ازش فاصله گرفتم و از سر تا پاش رو برنداز کردم: بیشتر از هر روزی خوشگل تر شدی! خیلی بهت میاد تهیونگا
نزدیکش رفتم و کروات کج و کولش رو درست کردم
در همین حین دو دستش رو پشتم زنجیره زد و فاصلمون رو به صفر رسوند،
صدای بمشو کنار گوشم زمزمه کرد: بوی عطرت داره دیوونم میکنه!
لاله گوشم رو بوسید و بهم خیره شد
چشماش رو به اطرافمون چرخوند و زیر لب ادامه داد: چرا از. فرصتم استفاده نکنم و که از دل فرشتم در بیارم؟
دست راستش رو از انحنای گودی کمرم تا پشت گردنم کشید و روی گردنم ثابت موند
صورتشو نزدیکم کرد و لب های نازکش رو روی لب هام گذاشت
به چشم های بسته و غرق در ارامشش خیره شدم و چشم هام رو بستم
من رو بین آرامش و عشق و عطر کلاسیکش غرق کرد و در آغوشش محو شدم ...
۳۷.۹k
۲۰ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.